اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرد نشستن

نویسه گردانی: GRD NŠSTN
گرد نشستن . [ گ َ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) گردآلود شدن . چرکین شدن . || مجازاً نقصان یافتن . زیان رسیدن :
گر جمله ٔ کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد.

خواجه عبداﷲ انصاری .


خاک نعلین تو ای دوست غبارم شد
تا بر آن دامن عصمت ننشیندگردم .

سعدی (خواتیم ).


گفت در راه دوست خاک مباش
نه که بر دامنش نشیند گرد.

سعدی (بدایع).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
گرد نشستن . [ گ ِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) چهارزانو نشستن : ملوک را نشاید که کاغذ بر سر زانو گیرند و دبیروار نشینند تا چیزی نویسند، بلکه ایشان ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.