گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گرم داشتن نویسه گردانی: GRM DʼŠTN گرم داشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) اختلاط چسپان داشتن . (آنندراج ). || دلجویی کردن . به کسی تسلی دادن : اول دل من گرم همی داشتی و من دل بر تو فروبسته بدان شیرین گفتار.فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی جای گرم داشتن جای گرم داشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از قرار و آرام گرفتن در جای . (بهار عجم ) (آنندراج ). در جائی قرار و آرام گرفتن و بمراقبه رفتن ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود