گزر
نویسه گردانی:
GZR
گزر. [ گ َ زَ ] (اِ) کاردی که کفاشها برای بریدن چرم بکار برند (لهجه ٔ قزوین ).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
گذر تقی خان . [ گ ُ ذَ رِ ت َ ] (اِخ ) محله ای است در طهران ، در جنوب خیابان سپه و شمال سنگلج .
گذر انداختن . [ گ ُ ذَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) عبور کردن از. رفتن به سوی کسی یا چیزی . از حال کسی جویا شدن : عمری به درش ستاده ماندم چون بر س...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نقش کلیدی افغانستان کریدور واخان؛ گذرگاه کلیدی شرق و غرب آسیا ۰۶ آذر ۱۴۰۲ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۳۲۷۵ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر فرشاد عادل در یادداشتی برای...