گشایش
نویسه گردانی:
GŠAYŠ
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان از سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 3هزارگزی جنوب خاوری مراغه به قره آغاج . هوای آن معتدل و دارای 262 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ مردق و چشمه است . محصول آن غلات ، چغندر، کرچک ، بادام ، توتون ، نخود و زردآلوو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِمص ) فرج . فتوح . گشاد. گشودن . فتح : فرج ؛ گشایش و دور کردن اندوه را. (منتهی الارب ) : هرکه نخواهد همی گشایش کارش گو بش...
گشایش . [ گ ُ ی ِ ](اِ) نام آهنگی است در موسیقی . رجوع به آهنگ شود.
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) مولانا... از جمله ٔ ملایانی است که در سال 842 هَ . ق . به اورامان سفر کرد تا مردم آنجا را قرآن تعلیم دهد. این مل...
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 35هزارگزی جنوب باختر مرکز سراسکند و 2هزارگزی به خطآهن...
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان ازومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 18هزارگزی شمال خاوری ورزقان و 14هزارگزی ارابه رو تبریز ب...
گشایش دادن . [ گ ُ ی ِ دَ ] (مص مرکب ) وسعت دادن . توسعه دادن . || مجازاً، بر روزی کسی افزودن . زندگانی او را مرفه ساختن : جهان آفرینت گشای...
گشایش یافتن . [ گ ُ ی ِ ت َ ] (مص مرکب ) وسعت یافتن . || روزی وسیع و فراخ حاصل کردن . || رها گردیدن .