گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گل نویسه گردانی: GL گل . [ گ َ ] (اِ) در تداول عامه با یکدیگر برابری توانستن ۞ .- از گل هم برآمدن ؛ از پس هم برآمدن .- گل هم انداختن ؛ بیکدیگربند کردن .- گل هم کردن ؛ بیکدیگر پیوستن .|| گریبان .یقه (در لهجه ٔ قزوینی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه واژه معنی نخل گل نخل گل .[ ن َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس با 90 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8). کاه گل این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. گل یتر گل یتر. [گ ُ ی ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 13هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 9هزارگزی جنوب ... گل یخ گل یخ . [ گ ُ ل ِ ی َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ از جمله درختان زینتی است با گلهای معطر. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 200 و 201 شود. از ... گل مژه گل مژه . [ گ ُ م ُ ژَ / ژِ ](اِ مرکب ) دانه یا جوشی که در پلک چشم بوجود آید. گل محک گل محک . [ گ ُ م َ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول واقع در 30هزارگزی شمال باختری اندیمشک ، کنار راه آهن تهر... گل ملک گل ملک . [ گ ُ م َ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم ، واقع در 67000گزی جنوب خاوری راین و 2000گزی راه شوسه ٔ ... گل میخ گل میخ . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) نوعی از میخ آهن که سرش پهن میباشد. (آنندراج ). میخ سربزرگ چوبی یا فلزی که بیشتر به دیوار اطاق کوبیده میشود ب... گل مار گل مار. [ گ ُ ] (اِ) گونه ای است از تیره ٔ کاکتوس ها که برحسب شکل به نامهای مختلف نامیده میشوند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 129). گل گیر گل گیر. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) مقراضی که گل شمع و چراغ را بدان گیرند. (آنندراج ). مقراضی که با آن گل فتیله ٔ چراغ برند. گاز : خاکساران ز اغنیا ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۶۴ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود