اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل

نویسه گردانی: GL
گل . [ گ ُ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ دروازه ٔ فوتبال .
- گل زدن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل کردن .
- گل شدن ؛ وارد شدن توپ به دروازه ٔ حریف .
- گل کردن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل زدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
گل زهر. [ گ ُ ل ِ زَ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی که زهرآگین باشد. گل زهری که بوییدن آن خطرناک و زیان آور باشد : جهان رابه کوشش چه جوی...
گل سرخ . [ گ ُ ل ِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هر گلی که سرخ باشد. (برهان ). || ترجمه ٔ ورد است . (آنندراج ). ورد. (الفاظ الادویه ). گل سرخ ...
گل سرخه . [ گ ِ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان واقع در 42000گزی شمال باختری سنقر و 2000گزی شم...
گل سرخی . [ گ ُ س ُ ] (ص نسبی مرکب ) به رنگ گل سرخ . به رنگ سوری . منقوش به نقوش گل سرخی .
گل سرخی . [ گ ُ س ُ ] (ص نسبی مرکب ) نام قسمی از تراش الماس که با آن تراش رأس الماس به شکل هرم و دارای سطوح مثلث میگردد ۞ .
گل زدن . [ گ ُ زَ دَ] (مص مرکب ) کنایه از طلب کردن حریف را برای جنگ و این رسم کشتی گیران ولایت است . (آنندراج ) : به خصم گل زدن از دست...
گل زردک . [ گ ُ زَدَ ] (اِخ ) از بلوکات کام فیروز واقع در سه فرسخی مغرب پالنکری است . (فارسنامه ٔ ناصری گفتار دوم ص 256).
گل زرده . [ گ ُ زَدَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند واقع در 54000گزی شمال باختری شهر نهاوند. دارای 40 تن سکنه است . (از...
گل رنگ . [ گ ُ ل ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گل کاجیره . کاچیره . کازیره . گل عصفر. گل کاغاله . بهرمان . کافشه . احریض . و رجوع به کاجیره ...
گل دوزخ . [ گ ُ زَ ] (اِخ )دهی است از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع در 10هزارگزی خاور ایذه ، کنار راه مالرو الاهک به ده نو. هوای آن گرم و ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.