گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گل نویسه گردانی: GL گل . [ گ ُ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ دروازه ٔ فوتبال .- گل زدن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل کردن .- گل شدن ؛ وارد شدن توپ به دروازه ٔ حریف .- گل کردن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل زدن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه واژه معنی گل کر گل کر. [ گ ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 5500گزی خاور مراغه و 3هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مراغه به ... گل کش گل کش . [ گ ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آن که گل کشد. کسی که گل را حمل کند. عمله . کارگر بنایی . آنکه در بنایی گل کشد. || (اِ مرکب ) زنبری که... گل کن گل کن . [ گ ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بخش تربت جام شهرستان مشهد واقع در 42هزارگزی شمال باختری تربت جام و 7هزارگزی جنوب راه ... نو گل نو گل. {نُ گُ}. (ا. مرکب). گل پژمرده //////////////////////// این نوگُل خَندان که سِپُردی ما همه گلهای خندانیم به منش میسِپارَم به تو از چشم حسودان /... گل زن زننده گُل در فوتبال گل پسر پسر خراب پسری که به دنبال هوا و هوس اش است بنیامین گل طین گل. ( اسم ) 1 - خاک گل . 2 - اقسام خاک رست که در کوزه گری و سفال سازی و غیره به کار رود زمین های رستی و سنگهای رستی . 3 - خاکهای سطحی زمین چون بیشتر ت... قره گل نام روستایی از اوتوابع استان اراک که دارایی 250 خانواده می باشد و زبان آنهاترکی می باشد گل گیس یکی از آواها ومقام های موسیقی محلی چهارمحال وبختیاری که به لری است و در آن شرح حال عاشق ومعشوقی توسط نی روایت می شود گل کوه گل کوه . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لنگا از شهرستان شهسوار واقع در 23000گزی جنوب خاوری شهسوار و1000گزی جنوب راه شوسه ٔ شهسوار به چالو... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۶۴ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود