اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گلاب

نویسه گردانی: GLAB
گلاب . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میمند بخش شهربابک شهرستان یزد، واقع در 36هزارگزی شمال خاور شهربابک و 11500گزی راه فرعی فیض آباد به شهربابک . هوای آن معتدل و دارای 122 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی و کرباس بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
گلاب صوفیان .[ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در 6هزارگزی جنوب سبزواران و 2هزارگزی باختر راه ف...
گلاب کشیدن . [ گ ُ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کشیدن گلاب از گل .گل را بطریق مخصوص پختن تا از آن گلاب به دست آید.
گلاب گرفتن . [ گ ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) گرفتن گلاب از گل . گلاب کشیدن . و رجوع به گلاب کشیدن شود.
گلاب فشاندن . [ گ ُ ف َ / ف ِ دَ ] (مص مرکب ) مجازاً به معنی اشک ریختن است : گر چشم ما گلاب فشاندعجب مداردلهای ماست آینه گردان صبحگاه . خ...
حسین گل‌گلاب (زادهٔ ۱۲۷۶ در تهران – درگذشتهٔ ۱۳۶۳ در تهران) گیاه‌شناس، ادیب، نویسنده، شاعر، مترجم، استاد دانشگاه، نوازنده، موسیقی‌دان، عکاس و هنرمند ا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.