اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل گلاب

نویسه گردانی: GL GLAB
گل گلاب . [ گ ُ ل ِ گ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرادف گل احمر. (آنندراج ). گل سرخ . گل محمدی . گل سرخ که از آن گلاب گیرند. رجوع به گل سرخ و گل سوری و گل محمدی شود :
ز خوی جمال نبی چون گل گلاب شده ست
شقایق از حسد بخت گل کباب شده ست .

ملاطغرا (از آنندراج ).


چو بلبل است ز مستی همیشه فریادم
بود گلابی می چون گل گلاب مرا.

قزلباش خان (از آنندراج ).


|| به اصطلاح بعضی می نوشان ، کنایه از شراب . (غیاث ). در هندوستان شراب دوآتشه را از این گل کشند و گل گلاب گویند. (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
حسین گل‌گلاب (زادهٔ ۱۲۷۶ در تهران – درگذشتهٔ ۱۳۶۳ در تهران) گیاه‌شناس، ادیب، نویسنده، شاعر، مترجم، استاد دانشگاه، نوازنده، موسیقی‌دان، عکاس و هنرمند ا...
گلگلاب . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در7500گزی خاور هشجین و 29هزارگزی راه شوسه ٔ هروآباد ...
گلگلاب . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در 12هزارگزی شمال آغ کند و 16هزارگزی راه شوسه ٔ هر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.