گنج روان . [ گ َ ج ِ رَ ] (اِخ ) نام گنج قارون است . گویند پیوسته در زیر زمین حرکت می کند. (برهان ). کنایه از گنج قارون چرا که پیوسته در زیر زمین حرکت بسوی تحت میکند. (غیاث اللغات ) (آنندراج )
: صاحب دلق و عصا چون عمر و چون کلیم
گنج روان زیر دلق مار نهان در عصا.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 36).
گوشه ای از خلق و کنجی از جهان
بر همه گنج روان خواهم گزید.
خاقانی .