اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گنج شایگان

نویسه گردانی: GNJ ŠAYGAN
گنج شایگان . [ گ َ ج ِ ی ِ ] (اِخ ) بعضی گویند همان گنج بادآورد است که گنج دویم خسرو باشد. (برهان ) ۞ :
گرید همی نیاز جهان برعطای تو
خنددهمی عطای تو بر گنج شایگان .

رودکی (احوال و اشعار ج 2 ص 639).


اشعار پربدایع دوشیزه من است
بی شایگان ولیک پر از گنج شایگان .

رشید وطواط (از جهانگیری ذیل شایگان ).


مار ضحاک ماند بر پایم
وز مژه گنج شایگان برخاست .

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 61).


گنج بخشا یک دو حرف از مدح تو
بر سه گنج شایگان خواهم گزید.

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 171).


صد گنج شایگان به بهای جوی هنر
منت بر آنکه می دهد و حیف بر من است .

سعدی .


ای آفتاب ملک که در جنب همتت
چون ذره ای حقیر بود گنج شایگان
در جنب بحر جود تو از ذره کمتر است
صد گنج شایگان که ببخشی به رایگان .

حافظ (دیوان چ قزوینی ص قیح ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
گنج شایگان . [ گ َ ج ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گنج بسیار. (آنندراج ). هر گنج بزرگ که لایق پادشاهان باشد. (جهانگیری ). دفینه ای باشد بسی...
گنج شایگان . [ گ َ ج ِ ی ِ ] (اِخ ) رساله ای است که به زبان پهلوی باقی مانده است . رجوع به خرده اوستا ج 1 ص 38 و مقدمه ٔ پورداود بر اندرز خ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.