اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گنجینه دار

نویسه گردانی: GNJYNH DʼR
گنجینه دار. [ گ َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) کسی که محافظ گنجینه است . متصدی خزینه . خزینه دار :
بسی گنجهای گرانمایه برد
به گنجینه داران خسرو سپرد.

نظامی .


جواهر به گنجینه داران سپار
ولی راز را ۞ خویشتن پاس دار.

سعدی (بوستان ).


و رجوع به گنجینه سنج و گنجینه گشای شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
موزه دار
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.