مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف گنجینه دار نویسه گردانی: GNJYNH DʼR موزه دار واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی گنجینه دار گنجینه دار. [ گ َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) کسی که محافظ گنجینه است . متصدی خزینه . خزینه دار : بسی گنجهای گرانمایه بردبه گنجینه داران خسرو سپ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود