اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گیاه خوار

نویسه گردانی: GYAH ḴWAR
گیاه خوار. [ خوا / خا ] (نف مرکب ) گیاخور. خورنده ٔ گیاه . آنکه گیاه و علف خورد. رجوع به گیاخوار شود : شاه جانوران گوشت خوار باز است و شاه چهارپایان گیاه خوار اسب است . (نوروزنامه ). || (اِ مرکب ) مرتع. آنجا که چارپایان بچرند و علف خورند : پارس سربسر چندانک دره ها و قهستانها است جمله گیاه خوار است . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 155). به تابستان و زمستان از جای بجای همی گردند بر گیاه خوارها و هواهایی که خوشتر بود. (حدود العالم ). زمستان در شهر شدندی و تابستان به صحرا، و گیاه خوارها جای گرفتندی و کشت ایشان جز گاورس نبود. (مجمل التواریخ و القصص ص 100). چون ربیع بودی به گیاه خوار از آنجا برفتندی . (ابوالفتوح ج 5 ص 61). رجوع به گیاخوار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
آدمی که گوشت نخورد و خوردن گوشت جانوران را برای انسان زیان آور بداند.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کثار. [ ] (اِ) به لغت بربری جوز ارقم است. (فهرست مخزن الادویة) (تحفه ٔ حکیم مؤمن). اکثار. جوز ارقم به فارسی زیره غده ای و در کتب طب سنتی با نام های ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محسن کمالی
۱۳۸۸/۱۱/۰۱ Iran
0
1

و مراد از گیاهخوار در میان انسان ها کسی است که از خوردن گوشت پرهیز می کند. گیاهخواران به سه دسته کلی تقسیم می شوند : دسته اول گیاهخواران کامل هستند که علاوه بر گوشت از تمامی محصولات حیوانی نظیر شیر ، تخم مرغ ، عسل و حتی پوشاک پرمی و پشمی به دلایل اخلاقی
پرهیز می کنند. دسته ی دیگر گیاهخوارانی هستند که شیر هم مصرف می کنند. و دسته ی آخر گیاهخوارانی هستند که علاوه بر شیر از تخم مرغ نیز استفاده می کنند.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.