گیر
نویسه گردانی:
GYR
گیر. (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در 47هزارگزی شمال باختر آبیک و 34هزارگزی راه عمومی . محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 122 تن است . آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات دیمی ، پنبه ، بنشن و گردو و شغل اهالی زراعت است . عده ای در زمستان برای عملگی به تهران و گیلان میروند. صنایع دستی زنان مختصر کرباس بافی است . بقعه ٔ امام زاده ای به نام ابراهیم در آنجا است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
بی گرفت و گیر. [ گ ِ رِ ت ُ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) بی مزاحمت . بی پرس و جو. فارغ از بگیر و ببند.
سیلیکا ژل بسپار ی است سهبعدی که از واحدهای چهار وجهی دیاکسید سیلیسیم تشکیل شده. ماده مادهٔ است متخلخل.[۳] از کاربردهای سیلیکاژل میتوان به کاربرد آ...