اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لعبة

نویسه گردانی: LʽB
لعبة. [ ل َ ب َ ] (ع اِ)دارویی است شبیه به سورنجان فربه کن بدن . (منتهی الارب ). یبروح الصنم است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به لعبت بربری شود. ابوریحان در صیدنه گوید: ابوحریج گفته است میان جرم او به میان سورنجان سفید ماند او رااز زمین مغرب از بلاد افریقیه به اطراف برند و گویندسورنجان را به عوض او بفروشند. «ص اونی » گوید باه زیاده کند خواه بخورند و خواه حقنه کنند. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ). اصل الیبروح . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
زبان لابه کردن . [ زَ ب َ / ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به زاری چیزی خواستن . لابه کردن : سبزه زبان لابه کرد شمعصفت پیش بادتا دهدش زینهار زآت...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.