گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لعل دار نویسه گردانی: LʽL DʼR لعل دار. [ ل َ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ لعل . || دارنده ٔ لبان لعل رنگ : نشسته لعل داران قصب پوش قصب بر ماه بسته لعل بر گوش .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی لعل رگ دار لعل رگ دار. [ ل َ ل ِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از لعل معیب و داغدار : شود چون خواهش پیمانه نوشی چشم مستش راکند رگدار موج باده لع... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود