اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لوت

نویسه گردانی: LWT
لوت . (اِ) محل بی آب و علف را گویند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
لوط. (اِخ ) دهی از دهستان بهرستاق بخش لاریجان شهرستان آمل ، واقع در 26هزارگزی شمال خاوری رینه . کوهستانی و سردسیر. دارای 75 تن سکنه . آب ...
لوط. (اِخ ) ۞ نام پیغمبری است علیه السلام ، به مؤتفکات و او پسر برادر ابراهیم علیه السلام ، یعنی لوطبن هاران بن تارخ . (منتهی الارب ). طبر...
لوط. (اِخ ) ابن یحیی بن سلیمان بن الحرث بن عوف بن ثعلبةبن عام بن ذهل بن مازن بن ذبیان بن ثعلبةبن سعدبن مناةبن غامد. و اسم غامد عمربن عب...
دریای لوط. [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) بحیره ٔ لوط. بحرالمیت . دریاچه ٔ لوط. رجوع به بحیره ٔ لوط و سفرنامه ٔ ناصرخسرو شود.
بحیره ٔ لوط. [ ب ُ ح َ رَ ی ِ ] (اِخ ) نام دریاچه ای به فلسطین که آنرا بحرالمیت ۞ . نیز نامند و رود اردن آن را از شمال به دریاچه ٔ طبریه پ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
دریاچه ٔ لوط. [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ] (اِخ ) بحیره ٔ لوط. بحرالمیت در فلسطین . رجوع به بحیره ٔ لوط در ردیف خود شود.
این افسانه در تورات، کتاب پیدایش، فصل 19 از بند 30 تا 38 چنین آمده است: 30ـ لوط ترسید در سوآر زندگی کند. از آن جا بیرون آمد و با دو دختر خود به کوهستا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.