ریشه ی افسانه لوط و همبستری با دخترانش
نویسه گردانی:
RYŠH Y ʼFSANH LWṬ W HMBSTRY BA DḴTRʼNŠ
این افسانه در تورات، کتاب پیدایش، فصل 19 از بند 30 تا 38 چنین آمده است: 30ـ لوط ترسید در سوآر زندگی کند. از آن جا بیرون آمد و با دو دختر خود به کوهستان رفت و در غاری ماندگار شد. 31ـ روزی دختر بزرگ لوط به خواهر کوچکتر گفت: «پدرمان پیر است؛ و بر پایه فرهنگ مردم این سرزمینها، کسی هم پیدا نمیشود نزد ما بیاید. 32ـ بیا به او شراب بنوشانیم و با وی همبستر شویم تا تبار پدرمان را نگهداریم.» 33ـ همان شب او را مست کردند و دختر بزرگتر با پدرش همبستر شد؛ ولی لوط از خوابیدن و برخاستن دخترش آگاه نشد. 34ـ فردای آن روز، دختر بزرگتر به خواهر کوچکتر گفت: «دیشب من با پدرم همبستر شدم. بیا امشب هم به او شراب بنوشانیم و این بار تو با او همبستر شو تا تبار پدرمان را نگهداریم.» 35ـ آن شب نیز او را مست کردند و دخترکوچکتر با او همبستر شد؛ ولی لوط از خوابیدن و برخاستن دخترش آگاه نشد؛ 36ـ و هر دو دختر لوط، از پدر خود آبستن شدند. 37ـ دختر بزرگتر پسری زایید و او را موآب (زاییده شده از پدر) نامید؛ و خاندان موآب از او پدید آمد. 38ـ دخترکوچکتر نیز پسری زایید و نام او را بِنآمی (پسر خاندان خودم) گذاشت؛ و خاندان اَمون تا به امروز، از اوپدید آمد. ****** این افسانه ریشه در هند باستان دارد و در کتاب ودا در باره ی برهمن چنین آورده شده است: او دارای چهار سر است که ودا را در چهار جهت می خوانند. پنجمین سر او سوی آسمان است تا شرمساری او را از شهوت دخترش که او را به زنای با وی وادار کرده بود، نشان دهد. صیوه پشوپتی Śiva-Paŝupati از سوی خدایان برانگیخته شده بود تا این نخستین زنای با محارم را با سپاه آسمانی پاشوپته Pâŝupata (پیروان صیوه) از پرونده ی هستی پاک نماید.**** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.