اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لولو

نویسه گردانی: LWLW
لولو. (اِ) ۞ قسمی سگ کوچک جثه ٔ درازپشم . || فاروغ . یک سر دو گوش . کُخ . بُغ. صورت مهیبی که برای ترسانیدن اطفال سازند. (آنندراج ) (برهان ). وجودی وهمی که بچه های خرد را بدان ترسانند. بخ . مترس اطفال . ضاغث . ضاغب . لولوخرخره . لولوخرناس . صورتی مهیب که بدان کودکان را ترسانند. صورتی وهمی که بدان اطفال را ترسانند و گاه زنی با پوستینی وارون در بر و دیگی بجای کلاه بر سر به اطفال خود را نماید و این بس زشت و مخالف اصول تربیت اطفال است .
- امثال :
لولو ممه را برده یا آن ممه را لولو برد .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
لؤلؤ منضود. [ ل ُءْ ل ُ ءِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لؤلؤ بر هم نهاده . || مجازاً سخنان نغز و پربها : راوی روشندل از عبارت سعدی ریخته ...
گوارش لؤلؤ. [ گ ُ رِ ش ِ ل ُءْ ل ُءْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقوی اعضای رئیسه و معده و مصلح حال رحم است و در حفظ جنین از اسقاط بسیار م...
مروارید
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۲/۰۱/۲۶ Iran
0
0

لُوله در کُردی سوای بچه گراز به معنی بچه خرس هم آمده است. بنابراین از لولو در اصطلاح ایرانی "بچه جان لولو می آید و می بردت" در واقع خرس منظور بوده است که در آذربایجان و کردستان به دزدیدن انسان معروف است یا بوده است. در بین النهرین باستان ماه دوم سال به نام حیوان نیرومند خوانده می شده است که در پارسی ثورَ واهَرَ خوانده میشده است. ثورَ به معنی نیرومند است واهَرَ را هم می توان به معنی ضد نگهبانی معنی کرد که این بیشتر با گراز (وراز) همخوانی دارد. گرچه برخی بدون مقایسه با آن با ماههای بابلی آن را به فارسی بهار نیرومند معنی نموده اند.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.