اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لوله کردن

نویسه گردانی: LWLH KRDN
لوله کردن . [ لول َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ۞ درنوشتن . پیچیدن . نوردیدن . درنوردیدن . طی ّ. درپیچیدن ، چنانکه کاغذ را. لف ّ. مقابل باز کردن و گستردن ،چون طوماری کردن . || حب ّ کردن : عبکة؛ پِسْت لوله کرده . حبکة؛ پِسْت لوله کرده . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۳ ثانیه
لوله کشی کردن . [ لو ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نصب کردن لوله . لوله های فلزین و غیره در کویهاو خانه ها قراردادن ، راندن و بجریان...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۶/۰۲/۲۳
0
0

لوله کردن معادل همان حمله گاز انبری است


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.