اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لیلی

نویسه گردانی: LYLY
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت موازر. کان یهواها مزاحم بن مرة العقیلی و یتحدث الیها مدة و شاع امرها و تحدث جواری الحی به فنهاه اهلها عنها و کانوا متجاورین و شکوه الی الاشیاخ من قومه فنهوه و اشتدوا علیه فکان یتفلت الیها فی اوقات الغفلات فیتحدثان و یتشاکیان ثم انتجعت بنوقشیر فی ربیع لهم ناحیة غیر تلک قد نضرها غیث و اخصبها فبعد علیه خبرها و اشتاقها فکان یسأل عنها کل وارد و یرسل الیها بالسلام مع کل صادر حتی ورد علیه یوماً راکب من قومها فسأله عنها فاخبر انها خطبت و زوجت فوجم طویلاً ثم اجهش باکیاً و قال :
اتانی بظهر الغیب ان قد تزوجت
فظلت بی الارض الفضاء تدور
و قد زایلت لبی و قد کان حاصراً
و کاد جنانی عند ذاک یطیر
فقلت و قد ایقنت ان لیس بیننا
تلاق و عینی بالدموع تمور
ایا سرعة الاحباب حین تزوجت
فهل یأتینی بالطلاق بشیر
و لست بمحض حب لیلی لسائل
من الناس الا ان اقول کثیر.

(اعلام النساء ج 4 ص 338).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
لیلی یادگار. [ ل َ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پائین شهرستان نهاوند، واقع در 18هزارگزی باختری شهر نهاوند و دوهزارگزی جنوب راه شوسه ٔ نهاوند به...
ابن ابی لیلی . [ اِ ن ُ اَ ل َ لا ] (اِخ ) دو تن بدین کنیت مذکورند: 1 - عبدالرحمن ابوعیسی بن یسار از مشاهیر تابعین متولد در سال 16 یا 17 هَ .ق...
لیلی بن نعمان . [ ل َ لَب ْ ن ِ ن ُ ] (اِخ ) نام یکی از سرداران ایران به عهد دعاة طبرستان (علویان ). وی در خدمت حسن بن قاسم داعی صغیر بود و ...
ابن لیلی مزنی . [ اِ ن ُ ل َ لا ؟ ] (اِخ ) صحابی است .
دیزج لیلی خوانی . [ زَ ل ِ ی ْ خوا / خا ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز با 740 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ...
قاضی ابن ابی لیلی . [ اِ ن ُ اَ ل َ لا ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن بن یسار. رجوع به ابن ابی لیلی محمدبن عبدالرحمن شود.
لی لی . [ ل َ ل َ / ل ِ ل ِ ] (اِ) تعتاب . نام بازیی است . و آن یکپا برداشته و با پای دیگر جهیدن . یک لنگه (در تداول مردم قزوین ). و رجوع به ...
لی لی . (اِ) مترادف لالا.لفظی که در عروسیها و جشنها زنان در ابراز شادی و انبساط خاطر ادا کنند و غالباً مکرر آرند لی لی لی لی .- لی لی به لالای...
مروارید
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۰ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.