اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لیلی

نویسه گردانی: LYLY
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت نضربن الحارث بن کلدة. از شاعرات عرب است . صاحب عقد الفرید آرد: من قدر الشعر و موقعه فی النفع و الضر ان لیلی بنت النضربن الحرث بن کلدة لما عرضت للنبی صلی اﷲ علیه و سلم و هو یطوف بالبیت و استوقفته و جذبت ردأه حتی انکشفت منکبه و انشدته شعرها بعد مقتل ابیها قال رسول اﷲ(ص ) لو کنت سمعت شعرها هذا ما قتلته و الشعر:
یا راکباً ان الاثیل مظنة
من صبح خامسة و انت موفق
ابلغ بها میتاً بان قصیدةً
ما ان تزال بها الرکائب تخفق
فلیسمعن النضر ان نادیته
ان کان یسمع میت لاینطق
ظلت سیوف بنی ابیه متوشه
ﷲ ارحام هناک تشقق
قسراً یقاد الی المنیة متعباً
رسف المقید و هو عان موثق
اء محمد ها انت ضن ءَ نجیبه
فی قومها و الفحل فحل معرق
ماکان درک لو مننت و ربما
من الفتی و هو المغیظ المحنق .
به روایت ابوالفرج در وادی صفراء علی علیه السلام به فرمان پیغمبر اکرم گردن نضربن الحارث بن کلدة یکی از بنی عبدالدار را که پدر لیلی است زد. و نیز از اشعار لیلی است :
و کنزبن جدعان دلالة اُمة
و کانت کبنت الخس او هی اکبر.

(البیان و التبیین ج 1 ص 250 و ج 3 ص 247).


و رجوع به الاصابة ج 8 ص 182 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
لیلی یادگار. [ ل َ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پائین شهرستان نهاوند، واقع در 18هزارگزی باختری شهر نهاوند و دوهزارگزی جنوب راه شوسه ٔ نهاوند به...
ابن ابی لیلی . [ اِ ن ُ اَ ل َ لا ] (اِخ ) دو تن بدین کنیت مذکورند: 1 - عبدالرحمن ابوعیسی بن یسار از مشاهیر تابعین متولد در سال 16 یا 17 هَ .ق...
لیلی بن نعمان . [ ل َ لَب ْ ن ِ ن ُ ] (اِخ ) نام یکی از سرداران ایران به عهد دعاة طبرستان (علویان ). وی در خدمت حسن بن قاسم داعی صغیر بود و ...
ابن لیلی مزنی . [ اِ ن ُ ل َ لا ؟ ] (اِخ ) صحابی است .
دیزج لیلی خوانی . [ زَ ل ِ ی ْ خوا / خا ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز با 740 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ...
قاضی ابن ابی لیلی . [ اِ ن ُ اَ ل َ لا ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن بن یسار. رجوع به ابن ابی لیلی محمدبن عبدالرحمن شود.
لی لی . [ ل َ ل َ / ل ِ ل ِ ] (اِ) تعتاب . نام بازیی است . و آن یکپا برداشته و با پای دیگر جهیدن . یک لنگه (در تداول مردم قزوین ). و رجوع به ...
لی لی . (اِ) مترادف لالا.لفظی که در عروسیها و جشنها زنان در ابراز شادی و انبساط خاطر ادا کنند و غالباً مکرر آرند لی لی لی لی .- لی لی به لالای...
مروارید
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۰ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.