مآید
نویسه گردانی:
MʼAYD
مآید. [ م َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ مُؤیِد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مؤید شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ماید. [ ی ِ ] (اِخ ) مائد. کوهی است . (منتهی الارب ). کوهی است در یمن . (از معجم البلدان ).
معید. [ م ُ ] (ع ص ) اعاده کنند و دوبارکننده . (ناظم الاطباء). اعاده کننده و باربارکننده ٔ کاری . (غیاث ) (آنندراج ). بازگشت دهنده . برگرداننده . با...
معید. [ م ُ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ قبل (معنی سوم ) شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.