ماءة
نویسه گردانی:
MAʼ
ماءة. [ ءَ ] (ع ص ) امراءة ماءة؛ زن سخن چین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ماه از ویکیواژه پرش به ناوبری پرش به جستجو فارسی ریشه شناسی ماه شب چهاردهم، پرماه از پارسی میانه 𐭡𐭩𐭥𐭧 (māh) از پارسی باستان: (māha)𐎶𐎠𐏃 از پیش-...
همانند گل مانند ماه زیبا و با طراوت نام گوهر فروشی معاصر با بهرام گور نام یکی از ساتراپ نشینان دوره ماد
ماه وش . [ ه ْ وَ ] (ص مرکب ) ماه مانند. (ناظم الاطباء). مانند ماه : انجم ماه وش آماده ٔ حج آمده اندتا خواص از همه لبیک مثنا شنوند. خاقانی . ||...
ماه تتی یا همان «ماه تی تی» واژه ای مازنی (تبری) و به معنای مهتاب است.
ماه سر. [ س َ ] (اِ مرکب ) غُره . اول ماه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سر ماه .
ماه آب .[ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی آبان ماه است که ماه دوم خزان باشد، و آن بودن آفتاب است در برج عقرب و در این ماه باد...
ماه آب . (اِخ )نام فرزانه ای فارسی بوده . (انجمن آرا) (آنندراج ).
ماه خد. [ خ َدد ] (ص مرکب ) ماه چهر. ماه چهره . ماهرو. ماهرخ . ماه رخسار. ماه طلعت . ماه سیما. ماه منظر : جوانی دید سروقد، ماه خد، گلعذار، آفتاب رخ...
ماه داد. (اِخ ) ماهداذ. شخصی بود که اردشیر او را به مقام موبدان موبدی برگزید. (ایران درزمان ساسانیان ص 139). بنا به نقل بندهشن پدر جد بهک ...
ماه رمه . [ رَ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) آلتی باشد درودگران را که بدان چوب را سوراخ کنند و آن را پرماه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). به معنی ...