ماءة
نویسه گردانی:
MAʼ
ماءة. [ ءَ ] (ع ص ) امراءة ماءة؛ زن سخن چین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
ماه روزه . [ زَ/ زِ ] (اِ مرکب ) تاریخ و آن را سال مه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). به معنی سال مه باشد که به عربی تاریخ گویند و آن حساب ...
ماه خدای . [ خ ُ ](اِخ ) نام فرشته ای . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ماه هفت شب. (اصطلاح) صورت زیبا (در اینجا، صورت زیبای یک دختر جوان و یا یک زن)؛ اشاره ای است به شکل ماهِ شب هفتم ماه های قمری که نیمه ای از آن روشن است...
ماه لقائی . [ ل ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماه لقا. ماه چهری . ماهرویی . و رجوع به ماه لقا و ماه چهری شود.
ماه کوفه . [ هَِ ف َ / ف ِ ] (اِخ )دینور. (مفاتیح العلوم ). و دینور را بدان جهت ماه کوفه نامیدند که اهل کوفه آن را فتح کردند. (از معجم الب...
ماه مقنع. [ هَِ م ُ ق َن ْ ن َ ] (اِخ ) همان ماه مزور است که حکیم بن عطا به زور سحر و شعبده ساخته بود. (برهان ). همان ماه نخشب است ، چرا ک...
ماه مزور. [ هَِ م ُ زَوْ وَ ] (اِخ ) به معنی ماه سیام است که ماه مقنع باشد چه آن را به سحرو تزویر ساخته بود. (برهان ) (آنندراج ) : برده م...
ماه گرفتگی . [ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) خسوف . خسف . انخساف . احتجاب قمر. پوشیدگی ماه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِ مرکب ) لکه ...
ماه گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) خسوف . (ترجمان القرآن ). خسوف شدن . || سیاه شدن ظاهر پوست جنین در شکم مادر. پیدا شدن لکه های نسبةً ...
ماه رخسار.[ رُ ] (ص مرکب ) ماهرخ . (ناظم الاطباء) : به مشکو در نبود آن ماه رخسارمع القصه به قصر آمد دگربار. نظامی .سرورفتاری صنوبرقامتی ماه رخس...