اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماءة

نویسه گردانی: MAʼ
ماءة. [ ءَ ] (ع اِ) آب . (از منتهی الارب ). مؤنث ماء. (منتهی الارب ، ذیل ماء). رجوع به ماء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۹ ثانیه
ماه البصره . [ هَُل ْ ب َ رَ / رِ ] (اِخ ) نهاوند است . (از المعرب جوالیقی ص 321). نهاوند و همدان و قم . (مفاتیح العلوم خوارزمی ، یادداشت به خط...
ماه الکوفه . [ هَُل ْ ف َ / ف ِ ] (اِخ ) دینور است . (از المعرب جوالیقی ص 321). دینور (کرمانشاه حالیه و قسمتی از غرب ) (حاشیه ٔ مجمل التواریخ و...
ماه پیشانی . (ص مرکب ) که پیشانی چون ماه دارد. که پیشانی او چون ماه درخشان و زیباست .- دختر ماه پیشانی ؛ دختری در افسانه های کودکان . (یا...
ماه جلالی .[ هَِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت از ماه شمسی است که منسوب است به تاریخ جلال الدین ملکشاه سلجوقی . (غیاث ) (آنندراج )....
ماه دینار. (اِخ ) شهر نهاوند را گویند. وجه تسمیه ٔ این شهر به ماه دینار این است که حذیفة الیمان وقتی بدین شهر فرود آمد مردی را در حرب اسی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ماه فروجک . [ ف ُ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اسنیورد شوراب است که در بخش مرکزی شهرستان ساری واقع است و 560 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
ماه فرخان . [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) قریه ای است در چهار فرسنگی میانه ٔ مغرب و شمال اصطهبانات . (فارسنامه ٔ ناصری ). دهی از دهستان خیر است که در ...
ماه رخساره . [ رُ رَ / رِ ] (ص مرکب ) ماه رخسار. ماهرخ . رجوع به ماه رخسار و ماهرخ شود.
ماه سیمایی . (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماه سیما. ماهرویی . ماه چهری . رجوع به ماه سیما و ماه چهری شود.
« قبلی ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۶ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.