اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مان

نویسه گردانی: MAN
مان . (اِخ ) ۞ مرکز ایالت «سارت » ۞ فرانسه که بر کنار رودسارت و در 217 کیلومتری غرب پاریس واقع است و 147650 تن سکنه دارد. شهر «مان » چند کلیسا از قرنهای 11 و12 و 13 میلادی و موزه و هتلی از عهد قدیم دارد و مرکز صنایع تولید کشاورزی و راه آهن و الکترونیک است . ناحیه ٔمان از 19 بخش و 171 دهستان تشکیل یافته و جمعیت آن بالغ بر 309380 تن می باشد و در سال 1871 در این شهر میان فرانسه و آلمان جنگی درگرفت . (از لاروس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
معن . [ م َ ] (اِخ ) ابن عدی الاوسی انصاری ، از صحابه و برادر عاصم است . در حرب یمامه به خلافت ابوبکر شهید شد. و رجوع به تاریخ گزیده ص 234...
معن . [ م َ ] (اِخ ) شاعری از عرب . دیوان او را ابوسعید سکری و اصمعی و ابوعمرو شیبانی گرد کرده اند. (ابن الندیم ).
معن . [ م ُ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ مَعین .(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به معین شود.
معن . [ م ِ ع َن ن ] (ع ص ) آنکه در کار بیفایده و نامقصود درآید و در هر چیز پیش گردد و دخل نماید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد)....
معن . [ م َ ] (ع ص ، اِ) دراز. || کوتاه . || اندک . || بسیار. || سهل و آسان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)....
معن زائده . [ م َ ن ِ ءِ دَ ] (اِخ ) معن بن زائده : در جود بر زیادتی از معن زائده وز فضل فضل داری بر فضل برمکی . سوزنی .نه معن زائده ای کز...
ابن معن طائی . [ اِ ن ُ م َ ن ِ ] (اِخ ) مردی از قدماء جاهلیت موسوم به ثوب ، و او جدّ عمروبن المسیح بن کعب است .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.