اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مئخار

نویسه گردانی: MʼḴAR
مئخار. [ م ِءْ ] (ع ص ) بسیار درنگ کننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || درخت خرما که باقی ماند ثمر آن تا آخر سرما و آخر ایام درو آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): نخلة مئخار؛ درخت خرما که بار آن تا آخر زمستان باقی ماند و گویند تا آخر چیدن آن . ج ، مآخیر. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
می خوار. [ م َ / م ِ خوا / خا] (نف مرکب ) می خواره . می گسار. سیکی خوار. باده گسار. باده خوار. شرابخوار. می باره . شرابخواره : مطربان رودنواز ورهیا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.