مئر
نویسه گردانی:
MʼR
مئر. [م ِ ءَرر ] (ع ص ) (از «ارر») بسیار جماع کننده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). بسیار چالشکر با زنان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بازی میر و وزیر. [ ی ِ رُ وَ ] (اِ مرکب ) بازیی است که بیشتر اطفال بدان ببازند. (از آنندراج ) : هر دو روزی دیگری را پیش می آرد سلیم میکند دور...
باغ میر علی داد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 15 هزارگزی شمال میناب بر سر راه مالرو میناب به ...
حسین آباد میر بیگ . [ ح ُس ِ دِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میر بیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 43هزارگزی جنوب باختری نورآباد و 37...
میرمهدی هاشمی قرمزی (زادهٔ ۱۶ آذر ۱۳۲۵) بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی است. او برای بازی در فیلمهای دو فیلم با یک بلیط (۱۳۶۹)، آلزایمر (۱۳۸...
حسین آباد میر ابوطالب . [ ح ُ س ِ دِ اَ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 54هزارگزی جنوب خاوری خوسف و...
امیر باسکه میر (بایسنقربیگ چمشگزک) امیرالامرای کردهای ملکشاهی چمشگزک و جد طوایف گرزدین وند ایل ملکشاهی (طوایف خمیس، رستم بیگ/روسگه، کاظم بیگ، نظربیگ/ن...