مثفار
نویسه گردانی:
MṮFAR
مثفار. [ م ِ ] (ع ص ) اسبی که زین پس افکند. ستوری که زین افکند. (مهذب الاسماء). ستوری که زین سپس اندازد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). چارپایی که زین خود را به عقب اندازد. (از اقرب الموارد). || مرد مأبون . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ثنای قبیح و نعت زشتی است مرد را. (از ذیل اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مسفار. [ م ِ ] (ع ص ) کثیرالاسفار. (اقرب الموارد). قلقال . کثیرالسفر. دائم السفر. آن که دائما در سفر باشد. || شترماده ٔ قوی و توانا. (از اقرب ...