مسفار
نویسه گردانی:
MSFAR
مسفار. [ م ِ ] (ع ص ) کثیرالاسفار. (اقرب الموارد). قلقال . کثیرالسفر. دائم السفر. آن که دائما در سفر باشد. || شترماده ٔ قوی و توانا. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مثفار. [ م ِ ] (ع ص ) اسبی که زین پس افکند. ستوری که زین افکند. (مهذب الاسماء). ستوری که زین سپس اندازد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ا...