محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابی محمد یحیی بن المبارک یزیدی . اشهر افراد خاندان یزیدی است و جد او عبداﷲ یزیدی از علمای لغت و عربیت بود و محمد در خدمت مأمون و نیز معتصم بود و هنگامی که معتصم به مبیضه ٔ مصر رفت محمد با او بود و بدانجا وفات یافت . وی را دوازده پسر بوداحمد، عبداﷲ (عبداﷲ بیشتر به عبدوس مشهور است )، عباس و این سه تن اوصیای پدر خویش بودند و جعفر و علی وحسن و فضل و حسین و عیسی و سلیمان و عبیداﷲ و یوسف .(از الفهرست ابن الندیم ). و رجوع به یزیدیین شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۵۰ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به شلمغانی ابوجعفر محمدبن علی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... (خواجه ...) ملقب به قوام الدین و صاحب عیار وزیر شاه شجاع . رجوع به صاحب عیار محمدبن علی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به فاکهی محمدبن (احمدبن ) علی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به فستقه شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به قطب الدین محمدبن علی بن عبدالوهاب لاهیجی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به مبرمان ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابراهیم بن حسن بن ابی جمهور. رجوع به ابن ابی جمهور و نامه ٔ دانشوران ج 1 ص 733 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابراهیم بن زبرج النحوی معروف به عتابی و مکنی به ابومنصور. در نحو و لغت وفنون ادب معرفتی داشت ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابراهیم فارسی استرابادی (میرزا...) (متولد 1028 هَ . ق ). عالم ، فاضل ، محقق ، مدقق و عارف به حدیث ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابی طالب (ع ). رجوع به ابن حنفیه محمدبن علی بن ابیطالب (ع ) و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 2 صص...