محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ثابت خجندی ، مکنی به ابوبکردر مرو اقامت داشت و نظام الملک به مجلس وعظ او رفت و سخنش وی را خوش آمد، او را به اصفهان آورد و تدریس مدرسه ای که در اصفهان بنا کرده بود به وی تفویض نمود. ابوبکر مذکور را در اصفهان جاه و مکنتی عظیم دست داد و نظام الملک همواره به زیارت او رفتی . (از تعلیقات قزوینی بر لباب الالباب منقول در چ نفیسی ص 614).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به ابوالحسین بصری محمدبن علی ... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 ص 371 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به ابوجعفر محمدبن علی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن علی ... رجوع به ابوطالب مکی محمدبن علی بن عطیه ... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 ص 403 و 404 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به ابوعبداﷲبن ازرق ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به ابوعبداﷲ داستانی و نامه ٔ دانشوران ج 3 ص 73 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به ابوغالب محمدبن علی ... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 5 ص 113 و 118 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به ترمذی محمدبن علی بن حسن بن شیرالمؤذن الحکیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به جواد اصفهانی محمدبن علی بن ابومنصور و ابوجعفر محمدبن علی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... (امام جواد...). رجوع به جواد محمدبن علی بن موسی الرضا (ع ) شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به شاشی محمدبن علی بن اسماعیل قفال و رجوع به قفال شاشی محمدبن علی ... شود.