محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن حسام الدین . دولتشاه در تذکرةالشعراء می نویسد: بغایت خوش گو است و با وجود شاعری صاحب فضل بود و قناعتی و انقطاعی از خلق داشت . از خوسف است من اعمال قهستان و از دهقنت نان حلال حاصل کردی و گاوبستی و صباح که به صحرا رفتی تا شام اشعار خود را بر دسته ٔ بیل نوشتی . بعضی او را ولی حق شمرده اند در منقبت گویی درعهد خود نظیر نداشت و قصاید غرا دارد و قصیده ای در مدح حضرت رسول (ص ). وفات او به سال 875 هَ . ق . بوده است . (تذکرةالشعرای دولتشاه سمرقندی ص 428 و 429).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۷ ثانیه
محمد یکم که با نام غیاثالدین محمد و تَپَر نیز شناخته میشود، فرزند سلطان سلجوقی، ملکشاه یکم بود. وی برادر برکیارق بود و بعد از مرگ برادرش به حکومت رس...
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن قریش بن عبادبن عمروبن اسلم ، مکنی به ابوالقاسم . از امرای عبادی در اشبیلیه . (4...
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) مرینی . ابن عبدالحق . سومین از امرای بنی مرین مراکش (637 - 642 هَ . ق .). (معجم الانساب و الاسر...
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان پنجمین خلیفه ٔ اموی اسپانیا (از 238 -273 هَ . ق .) (معجم الانساب و الاسرات زامبا...
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ پنجمین از شرفای فلالی مراکش (1171 - 1204 هَ .ق .). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص...
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) ابن گمشتکین بن ملک شمس الدین دانشمند احمد غازی از امرای دانشمندیه در سیواس (495 - 537 هَ . ق ....
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) المهدی بن محمدالقائم ، مکنی به ابوعبداﷲ. اولین از شرفاء شعبه ٔ حسنی مراکش . (955 - 964 هَ . ق .)....
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) مکنی به ابوالعباس . از بنی الاغلب و پنجمین آنهاست (226 - 242 هَ . ق .). (معجم الانساب و الاسرات ...
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) ملقب به غالب بن یوسف بن نصر. اولین پادشاه سلسله بنی غرناطه (629 - 671 هَ . ق .). (معجم الانساب...
محمد اول . [ م ُ ح َم ْ م َ دِاَوْ وَ ] (اِخ ) رجوع به مغیث الدین محمد اول شود.