محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن مسعودبن احمد مسعودی ، مکنی به ابوعبداﷲمتوفی در چهارصدوبیست واند هجری قمری به مرو. فقیه شافعی از مردمان دانشمند و پرهیزگار مرو بود. فقه را نزد ابوبکر قفال آموخت و کتاب «مختصر» مزنی را شرح کرد. امام غزالی در کتاب الوسیط از او مطالبی نقل کرده است . (از وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 صص 213 - 214 ).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاسم ملقب به محیی الدین . او راست تعلیقه بر تفسیر بیضاوی . رجوع به اخوین ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاضی کمال الدین شهرزوری ، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوحامد. وی برای تحصیل علم به بغداد رفت و در ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) ابن قدامه ... رجوع به ابن قدامه شمس الدین محمدبن احمد مقدسی حنفی و الاعلام زرکلی ج 3 ص 852 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قریعة. رجوع به ابن قریعة قاضی ابوبکر محمدبن عبدالرحمن و محمدبن عبدالرحمن و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن قوطیة... رجوع به ابن قوطیه ابوبکر محمدبن عمر... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 ص 368 تا 371 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قیسر... رجوع به شمس الدین محمدبن قیس رازی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قیسرانی ... رجوع به ابن قیسرانی ابوالفضل شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قیم ... رجوع به ابن قیم الجوزیة شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن کثیر فرغانی . رجوع به ابن کثیر محمدبن کثیر... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن کیزانی ... رجوع به ابن کیزانی محمدبن ابراهیم ... و وفیات الاعیان ج 4 ص 461 و 462 ترجمه ٔ شماره 678 شود.