اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن مظفربن محتاج چغانی از امیران آل محتاج . کنیت او ابوبکر است . امیرنصربن احمد سامانی به سال 321 هَ . ق . سپاهسالاری عساکر خراسان و هم حکمرانی آن ناحیت به وی مفوض داشت و تا آخر عمر آن منصب داشت و در پایان عمر به علت بیماری طویل شغل او را به پسر وی ابوعلی احمد دادند. وفات محمد در چغانیان به سال 329 هَ . ق . بود. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به آل محتاج شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۶ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی نطنزی . شرح احوال وی ذیل ترجمه ٔ ادیب نطنزی آمده است . رجوع به ادیب نطنزی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمر... رجوع به ابوبکر محمدبن عمربن حفصربن فرخان طبری شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمر... رجوع به رازی محمدبن عمربن حسین بن حسن بن علی و فخررازی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) ابن عمربن عبدالعزیزبن مازه ملقب به شمس الدین صدر جهان رئیس بخارا. وی در سنه ٔ 559 هَ . ق . هجوم ترکان قرلق ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمربن محمد معروف به ابن برغوث از متخصصین علم نجوم و ریاضیات بودو در نحو و معرفت قرآن و فقه براعت داشت...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمر رادویانی . او راست کتاب ترجمان البلاغه در علم بدیع و این کتاب اصل کتاب حدائق السحر رشیدالدین وطواط ا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمران بن موسی بن سعید مرزبانی ، مکنی به ابوعبداﷲ ۞ کاتب خراسانی الاصل و بغدادی المولد ادیب و مؤلف و م...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمرو... رجوع به ابوالقاسم محمد المعتمد علی اﷲبن عباد المعتضد... و وفیات الاعیان ج 5 صص 21 - 39 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمرو... رجوع به واقدی محمدبن (عمرو ۞ ...) شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمروبن حزم انصاری ، مکنی به ابوالقاسم (یا ابوسلیمان ) در سال دهم هجرت در نجران به دنیا آمد و پدرش عامل...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.