محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن منده ، مکنی به ابوعبداﷲعبدی حافظ ثقه ٔ مشهور مؤلف کتاب «تاریخ اصفهان » از خاندان ابن منده که شخصیتهای بزرگ علمی از آن برخاسته اند. مادرش برة دختر محمد از عبدیالیل بوده و لذا عبدی به خالوهای خویش منسوب گردید. عبدی در سال 301 هَ . ق . درگذشت . (از وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 ص 289). و رجوع به بنی مندة و ابوعبداﷲ محمدبن یحیی ... شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۹ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن دریدبن عتاهیة. رجوع به ابن درید ابوبکر... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن دینار احول ، مکنی به ابوالعباس دانشمند و عالم به علم درایت و روایت . وی شرح حال و اشعار یکصد و ...
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن حسن بن عبداﷲبن مذحج بن محمدبن عبداﷲبن بشر زبیدی اشبیلی نزیل قرطبه ، مکنی به ابی بکر. در علم نحو و حفظ ل...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمدبن بزرگ امید ملقب به علاءالدین ششمین از ملوک اسماعیلیه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به علاءالدی...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن مظفر کاتب لغوی بغدادی ، معروف به حاتمی و مکنی به ابوعلی از مشاهیر ادباست . رجوع به ابوعلی محمد...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن مقسم . رجوع به ابن مقسم محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ختلی ، مکنی به ابوالفضل . رجوع به ابوالفضل محمدبن ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... شیبانی فقیه ، مکنی به ابوعبداﷲ واسطی مولی بنی شیبان . رجوع به شیبانی محمدبن حسن و رجوع به روض...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن طوسی ،مکنی به ابوجعفر... رجوع به ابوجعفر طوسی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن عسکری بن علی هادی بن محمدجواد، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به مهدی منتظر، صاحب الزمان ، امام زمان ، ر...