اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد ابراهیم

نویسه گردانی: MḤMD ʼBRʼHYM
محمد ابراهیم . [ م ُ ح َم ْ م َ اِ ] (اِخ ) نواب ملقب به بدایعنگار. رجوع به بدایعنگار در همین لغت نامه و رجال بامداد ج 3 ص 291 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ابراهیم بن محمد ثقفی . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِث َ ق َ ] (اِخ ) مکنی به ابواسحاق بن محمدبن سعیدبن هلال بن عاصم بن سعیدبن مسعود. مورخ و...
ابراهیم بن محمد نیشابوری . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) ملقب به مرکن . رجوع به مرکن ابراهیم ... شود.
ابراهیم بن محمد ساسی وراق . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِی ِ وَرْ را ] (اِخ ) لغوی و نحوی . (از ابن الندیم ).
ابواسحاق ابراهیم بن محمد بخاری جویباری یا محمدابراهیم بن محمد در زمینه ی سرودن شعر به زبان فارسی از پیشگامان به شمار می رفت. او در ابتدا بعنوان زرگر، ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.