محمود
نویسه گردانی:
MḤMWD
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن ابوالحسن نیشابوری مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نجم الدین و بیان الحق او راست : ایجاز البیان فی معانی القرآن که به سال 553 هَ . ق . در خجند از آن فراغت یافته است و خلق الانسان و التذکرة والتبصرة. (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۱۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن فرج نیشابوری . در زمان متوکل عباسی در شهرسامراء ادعای پیغمبری کرد و گفت که ذوالقرنین است وکتابی به نام القرآن ...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) (شاه ...) ابن مبارزالدین محمدبن مظفر ملقب به قطب الدین . از امرای آل مظفر در اصفهان . (حدود 759 -776 هَ . ق .). (ترجمه از...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ملکشاه ، ملقب به مغیث الدین و مکنی به ابوالقاسم از پادشاهان سلجوقی عراق . (511 - 525 هَ . ق .). پس از پدر...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن مسعود ضیاءالدین بن مصلح شیرازی ، ملقب به قطب الدین و معروف به ملاقطب . او راست کتاب درة التاج . رجوع به قطب الدی...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن ملکشاه سلجوقی وی به دستیاری مادرش ترکان در اصفهان به تخت نشست اما برادرش برکیارق اصفهان را محاصره کرد و ترکا...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن هدایت اﷲ نطنزی . از مورخین وشعرای دوره ٔ صفویه و معاصر شاه طهماسب اول و شاه عباس کبیر است . او راست : دیوان غزل ب...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ارسلان خان ثالث بن سلیمان و از امرای ایلک خانیه ٔ ترکستان غربی است . (پس از 495 هَ . ق .). (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) الصالح . چهاردهمین از امرای ارتقیه ٔ ماردین (769 هَ . ق .). (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 151).
محمود. [ م َ ] (اِخ ) تاج الدین بن سدیدالدین عبدالکریم مستوفی . ممدوح سوزنی سمرقندی شاعر قرن ششم هجری است :گسترد نام نیک چو محمود تاجدارمحم...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) تارابی . رجوع به تارابی شود.