محمود
نویسه گردانی:
MḤMWD
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن احمد عینی ، مکنی به بدرالدین متولد به سال 752 هَ . ق .متوفی به سال 855 هَ . ق . به قاهره . مورخ ، محدث ، قاضی حنفیه و متولی امور حسبی در قاهره . او راست : عمدةالقاری در شرح بخاری . شرح سنن ابوداود. عقد الجمان .تاریخ البدر. شرح الهدایة. طبقات الشعراء. رجال الطحاوی و طبقات الحنفیة. (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 1010).
واژه های همانند
۱۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
محمود تفضلی (زاده ۱۲۹۷ مشهد – درگذشته ۴ مهر ۱۳۶۳ جاده مشهد) نویسنده و مترجم ایرانی بود. زندگی محمود تفضلی، فرزند مصدق‌السلطان، در سال ۱۲۹۷ در مشهد و د...
محمود طلوعی (۱ آبان ۱۳۰۹ – ۲۹ مرداد ۱۳۹۴) روزنامه‌نگار، نویسنده و تاریخ‌نگار ایرانی بود. پیش از سال ۱۳۵۷ او سال‌ها سردبیر مجلهٔ خواندنیها بوده‌است. او...
شاه محمود هوتکی پسر می‌رویس. رئیس طایفهٔ غلجائی بود. پس از مرگ پدر و قتل عموی خود -عبدالله هوتکی- افغانان ایرانی را به سال۱۱۳۰ مغلوب کرد و سردار ایشان...
خواجه محمود. [ خوا /خا ج َ / ج ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . این ده کوهستانی و معتدل و دارای 12...
عالی محمود. [ م َ ] (اِخ ) علی محمد خانی . یکی از طوائف هفت لنگ بختیاری که در مال امیر سوسن سکنی دارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 74).
سرای محمود. [ س َ ی ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقامات محمود است که خدای تعالی به حضرت رسالت پناه وعده کرده است . || کنایه از بهشت ....
قلعه محمود. [ ق َع َ م َ ] (اِخ ) یکی از دههای سدن رستاق ، بخش مرکزی شهرستان گرگان ، واقع در 8000گزی شمال باختری گرگان . موقع جغرافیایی آن ...
قلعه محمود. [ ق َ ع َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهمئی سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 40هزارگزی خاوری اتومبیل رو رامهرمز. ...
محمودباغلو. [ م َ ] (اِخ ) تیره ای از ایل اینانلو (از ایلات خمسه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).
محمود غزنوی . [ م َ دِ غ َ ن َ ] (اِخ ) (سلطان ...) ابوالقاسم بن سبکتکین ملقب به سیف الدوله ، و نیز یه یمین الدوله و امین الملة و غازی . در سال ...