گفتگو درباره واژه گزارش تخلف محمود نویسه گردانی: MḤMWD محمود. [ م َ ] (اِخ ) تاج الدین بن سدیدالدین عبدالکریم مستوفی . ممدوح سوزنی سمرقندی شاعر قرن ششم هجری است :گسترد نام نیک چو محمود تاجدارمحمود تاج دین شه احرار روزگار.سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه واژه معنی محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن احمد فارابی عمادالدین ابوالحسن متوفی به سال 609 هَ . ق . او راست : الاسئلةاللامعة و اللاجوبةالجامعة و خلاصةالمقامات و... محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن حسن عمری دمیاطی کاتب . متوفی به سال 553 هَ . ق . استاد قاضی فاضل . او راست دیوان شعر دردو مجلد. (از کشف... محمود محمود. [م َ ] (اِخ ) ابن امیراحمد. رجوع به نظام قاری شود. محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) (شاه ...) ابن بابربن بایسنقربن شاهرخ بن تیمور. (امیر در خراسان 861 - 863 هَ . ق .). (طبقات سلاطین اسلام شجره ٔ ضمیمه ص 2... محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن جریر ضبی اصفهانی مکنی به ابومضر و متوفی به سال 507 هَ . ق . وی نخستین کس بود که مذهب کلامی معتزله را در خوارز... محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن حسین افضلی . رجوع به صادقی گیلانی شود. محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن حسین رکن سنجاری ، ملقب به ابوالقاسم و متوفی به سال 640 هَ . ق . او راست : نشرالمثل السائر و طی الفلک الدائر. (از ... محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن حسین معروف به کشاجم و مکنی به ابوالفتح . رجوع به ابوالفتح ... و نیز رجوع به کشاجم شود. محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن حمزةبن نصر کرمانی ، مکنی به ابوالقاسم معروف به تاج القراء برهان الدین . اوراست : لباب التأویل ، لباب التفاسیر و غی... محمود محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن زنگی از اتابکان شام (541 - 569 هَ . ق .) و رجوع به نورالدین محمودبن زنگی شود. (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 145)... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۳ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود