گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مذ نویسه گردانی: MḎ مذ. [ م ُ ] (ع ق ) ۞ از آنگاه باز. (منتهی الارب ). ابتدای زمان . از آن زمان . (غیاث اللغات ). منذ. رجوع به منذ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی مظ مظ. [ م َظظ ] (ع مص ) نکوهیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ملامت کردن . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || مظالعود؛ باز کردن پوست چوب .... نرزه مز نرزه مز. [ ن َ زِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه ، در 12هزارگزی مغرب نقده و 5هزارگزی جنوب غربی راه نقده ب... کوره مز کوره مز. [ رِ م َ ] (اِ) شیر مخلوط با دوغ و گورماست . (ناظم الاطباء). غذایی از شیر و ماست . (از اشتینگاس ). گوله مز گوله مز. [ ل َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه .واقع در 8000 گزی شمال خاوری ارومیه و 5000گزی شمال شوسه ٔ ارومی... دندان مز دندان مز. [ دَ م َ ] (اِ مرکب ) شیرینی و میوه ای را گویند که بعد از طعام خورند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء). د... رمان مز رمان مز. [ رُم ْ ما ن ِ م ُزز ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) انار میخوش . انار ترش و شیرین . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (مخزن الادویه ). صاحب مخزن الادو... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود