مراد
نویسه گردانی:
MRʼD
مراد. [ م َ ] (ع اِ) جای آمد و شد کردن شتران . (منتهی الارب ). مکان ریادالابل . (از اقرب الموارد). || مرادالریح ؛ جای آمد و شد کردن باد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). عنق . (از اقرب الموارد). گلو. (ناظم الاطباء). || جای طلب . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
مرعد. [ م ُ ع ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از اِرعاد. رجوع به ارعاد شود. || ابر غرنده . (ناظم الاطباء). || ترساننده و یا وعده ٔ بدکننده . (آنندراج )...
مرعد. [ م ُ ع َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر اِرعاد. رجوع به ارعاد شود. || کثیب مرعد؛ تل ریگ ریزان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).