اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مراعی

نویسه گردانی: MRʼʽY
مراعی . [ م َ ] (ع اِ) سبزه زارها که ستوران رادر آن چرانند. (غیاث اللغات ). ج ِ مَرعی ̍. (دستورالاخوان ). رجوع به مرعی شود : احوال مراعی و شکارگاهها ببین . (سیاستنامه از فرهنگ فارسی معین ). که مراعی مساعی و مسارح مناجح عالمیان به قطار امطار این علوم سیراب می گردد. (تاریخ بیهق ص 4). || چرانیده شدگان . || رعایت ها. (غیاث اللغات ). || در اصطلاح مالیه ، مالیات مرتع. (فرهنگ فارسی معین ). || مالیاتی که بابت میش ها و بزهای شیرده پرداخته می شود. (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
مراعی . [ م ُ ] (ع ص ) نگهبانی کننده . رعایت کننده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حارس . نگهبان . حافظ.(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از مراعات . رج...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
علی
۱۳۸۹/۰۳/۱۸ Iran
0
0

لطفا معنی حقوقی آن چه می شود

سید
۱۳۸۹/۰۵/۱۳ Iran
0
0

در حقوق قضایی( مدنی) معنی آن چه میشود

ناشناس
۱۳۹۸/۱۱/۲۴
0
0

معنی حقوقیش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.