اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرتک

نویسه گردانی: MRTK
مرتک . [ م ُ ت َک ک ] (ع ص ) آن که به تنهائی و بدون حضور مدعی فصیح و زبان آور است و چون به مخاصمه برخیزد در سخن فروماند. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || سکران مرتک ؛ مستی که سخنش فهمیده نشود. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || شتر سست نازک مغز ۞ . (ناظم الاطباء). المرتک من الجمال ؛ الرخو الممذوق النقی . (اقرب الموارد) (متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
مرتک . [ م َ ت َ / م ُ ت َ ] ۞ (معرب ، اِ) معرب مردارسنگ . (بحر الجواهر). مردارسنگ . (منتهی الارب ) (ترجمه ٔ صیدنه ٔ بیرونی ) (ضریر انطاکی ). مرداس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.