اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرغ

نویسه گردانی: MRḠ
مرغ . [ م َ ] (اِخ ) نام شهری از هندوستان . نام این شهر در آثار منظوم فارسی غالباً با کشمیر و مای و کابل و دنبر (دنپر = دنپور) آمده است و بدین ترتیب باید از شهرهای غربی شبه قاره ٔ هند باشد :
توئی پهلوان جهان کدخدای
بفرمان تو دنبر و مرغ و مای .

فردوسی .


ز کشمیرو از دنبر و مرغ و مای
از آن تیز ویران جوینده رای .

فردوسی .


زمانه شد از گرد چون پر چرغ
جهانجوی بگذشت برمای و مرغ .

فردوسی .


کنون هرکه دارید پاکیزه رای
ز قنوج وز دنبر و مرغ و مای .

فردوسی .


وز آن سوی کابل شد از مرغ و مای
جهان کرد پرگرد رزم آزمای .

(؟)


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
مرق . [ م َ رَ ] (اِخ ) دهی است به موصل . (منتهی الارب ). قریه ٔ بزرگی است در راه نصیبین ازموصل ، و فرودگاه قوافل میباشد. (از معجم البلدان )...
مرق . [ م َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مزدقانچای نوبران شهرستان ساوه ، واقع در 36هزارگزی جنوب غربی نوبران و 15 هزارگزی راه عمومی با 52...
مرق .[ م َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برزوک بخش قمصر شهرستان کاشان ، در 36هزارگزی شمال غربی قمصر و در منطقه ٔ کوهستانی سردسیر، با 1400 تن...
بئر مرق . [ ب ِءْرِ م َ ] (اِخ ) چاهی در مدینه . (از معجم البلدان ).
مرق کان . [ ] (اِخ ) (مرکان ) دهی است از دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه ، واقع در 36هزارگزی جنوب غربی نوبران و 15هزارگزی راه ع...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.