مرغ
نویسه گردانی:
MRḠ
مرغ . [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برخوار بخش حومه شهرستان اردستان ؛ در 48هزارگزی جنوب اردستان ، در منطقه کوهستانی معتدل واقع و دارای 122تن سکنه است . آبش از قنات محصولش غلات و حبوبات شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
واژه های همانند
۱۱۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۹ ثانیه
مرغ گیلاس . [ م ُ غ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ پرنده ای است از راسته ٔ سبکبالان از دسته ٔ دندانی نوکان که دارای منقار نسبةً طویل و قدش...
مرغ شکاری . [ م ُ غ ِ ش ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) جارحة. مرغ رباینده . پرنده ای که با شکار سایر پرندگان یا جانوران دیگر زندگانی می کند و منقا...
مرغ طوفان . [ م ُ غ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ پرنده ای است از راسته ٔپرده پایان که دارای قدی متوسط است منقارش کوتاه و خمیده و شیارد...
چنگال مرغ . [ چ َ ل ِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پنجه ٔ مرغ . دست و پای مرغ . مِخلب . (یادداشت مؤلف ).
مرغ انجیر. [ م ُ غ ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرغنجیر. مرغ انجیرخوار که پرنده ای است . رجوع به مرغ انجیرخوار شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مرغ نوروزی یا یاعو، پرندهایست از خانواده کاکاییان (laridae) که گونههای مختلفی دارد.
گونهها [ویرایش]
مرغ نوروزی کوچک [ویرایش]
مرغ نوروزی کوچ...
گردنه ٔ مرغ . [ گ َ دَ ن َ ی ِ م َ ] (اِخ ) گردنه ای است در اصفهان و اراک مابین سعیدآباد گلپایگان و چشمه سفید، واقع در 202200گزی اصفهان .
مرغ بی بال . [ م ُ غ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ پرنده ای است از دسته ٔ دوندگان ۞ که بالهایش تقریباً از بین رفته و به صورت دو عضو کوچک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.