مرؤت
نویسه گردانی:
MRWT
مرؤت . [ م ُ ءَ ] (ع اِمص ) مروءة. مروت . رجوع به مروءة و مروّت شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مروط. [ م ُ ] (ع مص ) بشتافتن . (المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). || پناه دادن . (از اقرب الموارد).
مروط. [ م ُ ] (ع اِ) ج ِ مِرط. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به مرط شود.
مروت ورز. [ م ُ رُوْ وَ وَ ] (نف مرکب ) مروت ورزنده . دارای مروت و جوانمردی : خدایگان خردپرور مروت ورزبلندهمت و زایرنواز و حرمت دان .فرخی .