گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مشاوره نویسه گردانی: MŠAWRH مشاوره . ۞ [ م ُ وَ / وِ رَ / رِ ] (از ع ، اِمص ) مشاورت . مشاورة. رجوع به مدخل قبل و مشاورت شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی مشاوره این واژه تازى (اربى) است و برابرهاى پارسى آن اینهاست: اوسکار Uskar (پهلوى: مشورت ، رایزنى - در پهلوى اوسکاردن Uskardan : شور-مشورت-مشاوره-رایزنى-هم ان... مشاوره همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نیبرا nibrā (سغدی: niberā) آیومانتی āyumānti (سغدی: āyumāntyā)***فانکو آدینات 09163657861 مشاورة مشاورة. [ م ُ وَ رَ ] (ع اِمص ) کنکاش .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). الحدیث : المشاورة من السنة؛ و الاستبداد من شیمة الشیطان . (منتهی... مشاورة مشاورة. [ م ُ وَ رَ ] (ع مص ) کنکاش کردن . (منتهی الارب ). مشورت کردن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مؤآمرة. سگالیدن . بایکدیگر رای زدن . مشور... مشعورة مشعورة. [ م َ رَ ] (ع مص ) دانستن و دریافتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مشعور. (ناظم الاطباء). و رجوع به شعر و دو ماده ٔ قبل شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود